جشن چله تابستان ، جشن نوروز بل ، جشن نیلوفر ، چله تموز ، زیارتگاه نارکی ، تمامی این اسامی حکایت از یک جشن بزرگ در میانه های فصل تابستان در ایران باستان را دارند .
جشن نوروزبل از قبل از اسلام بوده است . این آیین از دیلمان آغاز شده و تا پای کوه دماوند امتداد دارد و به آن در استان گیلان سال دیلمی می گویند و با اختلاف 12 روز در استان مازندران نیز برگزار می شود و در آن ناحیه به تحویل سال طبری معروف است .
پس از یورش تازیان به ایران زمین جشنها و آیین های ایرانی رفته رفته به فراموشی سپرده میشد اما مردم به دلیل علاقه زیادی که به آیینهای خود داشتند در هر گوشه از ایران زمین به شکلی و در تاریخی متفاوت (تاریخ شمسی و برخی زرتشتی و شاهنشاهی) در گاهشمار (تقویم) های مختلف و در دوران شاهان متفاوت برگزار میکردند تا بتوانند این سنت ها را پاسداری کنند .
مراسم آغاز سال جدید نوروز بل به طور متغیر وابسته به محل برگزاری و نحوه قرار دادن پنج روز کبیسه بین سیزدهم تا هفدهم مرداد ماه برگزار میشود.
خراسان یکی از جاهایی است که جشن چله تموز هنوز در آن کم و بیش وجود دارد . در تقویم محلی بیرجند«چله بزرگ» تابستان از اول تیر ماه شروع میشود و تا دهم مرداد ماه ادامه مییابد و «چله خرد» تابستان از دهم مرداد شروع و تا سیام این ماه ادامه دارد . از اول دیماه تا دهم بهمن ماه را «چله کلو»، از دهم بهمن ماه تا آخر این ماه را «چله خرد» میگویند .
از زمان های قدیم معتقد بودند که برافروختن آتش در نوروزبل موجب کاهش برف و سرما در زمستان می شود در اجرای این مراسم زیباترین لباسهای خود را می پوشیدند و پس از برافروختن آتش، سال نو را به یکدیگر تبریک میگفتند . قدیم در این فصل کشاورزان توان پرداخت باج و خراج را داشته و می توانستند با فروش محصول خود زندگی شان را سامان دهند و از همین رو سال نوی خود را در این زمان برگزار می کردند.
در این جشن 10 مرد با کلاه و شولای گالشی به میدان می آیند و دورتا دور آتش می چرخند و نوازنده های محلی موسیقی را با شدت و شور می نوازند ، خورشید که در حال غروب باشد و زمان روشن کردن آتش فرا می رسد و هیزمهای آغشته به نفت که شعله ور میشوند ، مردم به آن نزدیک می شوند و همه باهم این شعر را میخوانند :
گروم گروم گروم بل با صدای پرهیبت سوختن هیزم و برکشیدن شعله
نوروز ما و نوروز بل نوروز ماه و شعله آتش نوروزی
نو سال ببی، سال سوسال تازه باشد و سال روشنائی
نو بدی خؤنه واشو تازه باشد و تازه شود و خانه آباد و با برکت
پس از شعر خوانی همگی سال نو را به هم تبریک می گفتند
برای سپاسگزاری از اهورامزدا در نوروز بل دور یکدیگر جمع می شدند و به شکرانه نعمت آتش روشن میکردند و سال جدید "خراجی" را به یکدیگر تبریک میگفتند . بنا به روایتی دیگر فلسفه آیین نوروزبل را " آئین خراجی" دانسته اند به این معنا در زمانی که گالشان گندم خود را درو کرده، گل گاوزبان و فندق را به بازار عرضه می کردند و از گوسفندان خود شیر و دیگر محصولات لبنی را به دست می آوردند وقت آن میرسید تا اجاره ، خراج یا مالیات خود را به ارباب یا فئودال بپردازند و سهم خود را برداشت کنند .
جشن نیلوفر به چله تموز ارتباط دارد . به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه زمان جشن نیلوفر ششم تیرماه (خردادروز از تیرماه)است . با توجه به شواهد دیگر به نظر میرسد که گل نیلوفر از نظر باورهای مردمی با خورشید و احیاناً با میترا/ مهر در پیوند بوده باشد . زمان شکوفایی سالانه گل نیلوفر (نیلوفر صحرایی و باغی) و نیز زمان شکوفایی روزانه آن با خورشید هماهنگ است . زمان گل دهی آن در چله تموز(طولانی ترین روز) و در ایام عمودی ترین تابشهای خورشید و زمان شکوفایی روزانه گل نیلوفر نیز همراه با سپیده و طلوع خورشید است و هر روز همراه با بردمیدن خورشید شکوفا میشود. این ویژگیها موجب شده بوده که نیلوفر و خورشید را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر به شمار آورند و گرامیداشت نیلوفر را گرامیداشت خورشید بدانند . خورشید پرستی از اولین ادیان بشری است و در دوران میترایی بصورت پر و بال یافته و گسترده در رسمهای ایرانی نفوذ کردهاست .
گالشان لباسهای کهنه خود شامل نمد، شولا و دیگر اضافاتی را که نمیخواستند برای سال بعد استفاده کنند در آتش میسوزاندند و به نوعی هم آتش را وسیله خبررسانی و هم جز مقدسات چهارگانه آفرینش میدانستند و در کنار آتش به ستایش اهورامزدا میپرداختند و از او برای سال جدید طلب خیر، نیکی و برکت میکردند .