تاریخچه لژ کیمالا و چگونگی گردآمدن چهار قبیله در آن:

حتما تاکنون بارها اسم جاده ابریشم را از کسانی شنیده اید و یا در مطلبی درباره آن خوانده اید. دریای جاده ابریشم یکی از راه های اصلی و مهم اتصال سرزمین های غرب به شرق بوده و تجار زیادی از راه این جاده همه ساله به بردن و فروش اجناس و کالاهای خود مشغول بوده اند. به این خاطر که دریا و جاده ابریشم یکی از راه های مهم و پر تردد بودند قبیله ها و اقوام زیادی هرسال در این راه با هم همراه می شدند.

در هر کاروان و قبیله کسانی با اعتقادات، فرهنگ‌ها و آداب و سنن متفاوت و خاص کیش خود حاضر بودند که هر کدام در مسئله و موضوعی ویژه تخصص و تبهر داشتند. چنانچه در مسیر اختلال و مشکلی ایجاد می شد همه  افراد از قبایل متفاوت برای کمک به همدیگر جمع می شدند تا به این صورت با هم فکری هم سلامت و امنیت قبایل دیگر و قبیله خود را تضمین کنند. شرایط سفر کردن در سال های خیلی دور بسیار با امروز تفاوت داشت، آن ها با معضلات زیادی دست و پنجه نرم می کردند و در این راه احتمال اینکه جان خود را نیز از دست بدهند بسیار زیاد بود. بسیاری از این تجار برای اینکه به مقصد خود برسند مجبور بودند از اقیانوس رد شوند.

سرگذشت لژ:

در روزی شلوغ و پر هیاهو که تعدادی از تجار در حال عبور از اقیانوس بودند هوا نامساعد شد و طوفان پدید آمد. آسمان پوشیده از ابرهای سیاه و باران زا شد و موج‌های سنگین و ترسناکی خود را به کشتی‌های تجار می‌زدند. آن روز شوم بود و خیلی از کشتی ها و تاجران با کالاهایشان در اقیانوس هند مدفون شدند. فقط چهار قیبله از آن کاروان ها توانستند جان سالم به در ببرند. آن ها شب را به در گوشه ای تاریک از اقیانوس به صبح رساندند، آن ها حتی مطمئن نبودند که بتوانند زنده بمانند.

بالاخره صبح از راه رسید و آن ها خود را با یک کشتی در هم شکسته و آسیب دیده تک و تنها در اقیانوس پهناور هند مشاهده کردند. تا جایی که چشم هایشان می دید فقط آب بود و اقیانوس، از سویی کشتی آن ها به شدت آسیب دیده بود و خودشان هم احتیاج به کمک و پناهگاهی داشتند تا بتوانند انرژی و نیروی تحلیل رفته خود را بازیابند. تعدادی از قبایل گرد هم آمدند و به چاره جویی مشغول شدند. جهت یابان با پی گرفتن رد ستاره ها عهده دار یافتن جزیره و خشکی شدند. نجارها کار مرمت و تعمیر کشتی آسیب دیده را شروع کردند و در نهایت هریک در تخصص خود سعی میکرد کمکی به بهبود اوضاع کند. چند روزی به همین منوال سپری شد تا اینکه بالاخره به جزیره پوکت کنونی و خشکی رسیدند.

تاجران اطلاع نداشتند که در آینده ای نه چندان دور 4 قبیله را در این جزیره تشکیل خواهند داد.

 جزیره پوکت ایده آل بود. تجار پس مدتی گشتن در پوکت دریافتند که وارد سرزمینی شگرف و بی نظیر شده اند. خاک پوکت بسیار حاصلخیز و مناسب کشاورزی بود و از درون کوه هایش آب جاری بود.

 از طرفی نارگیل هم در این جزیره به وفور یافت می شد و بجز این میوه، میوه های زیاد و متفاوت دیگری هم در آن وجود داشت و البته بسیاری از آنها برای تازه واردان ناشناخته بودند. بالاخر تجار طوفان زده شروع به کار کردند و از جزیره ناشناخته پوکت، جزیره ای دارای سکنه و کسب بوجود آوردند. از منابع خوب جزیره استفاده کردند و تجارت خود را گسترش دادند. با این که بعضی افراد در مقابل ساختن دهکده در این جزیره مخالفت کردند اما در هر حال این دهکده ساخته شده.

 سفر به تایلند و دیدنیهای تایلند . همیشه گردشگران را جذب میکند.