تاریخچه کشور مجارستان:

(قسمت 1)

تاریخچه مجارستان:

مجارســتان بــه مســاحت ۹۳۰۳۰ کیلومتــر مربــع، کشــوری اروپــای شــرقی بشمار می رود و بــا دریاهــای آزاد جهــان نیز محاصر نشــده. این مسئله درمورد کشورهای معدودی از اروپای شرقی صدق می کند.

مجارستان از شـــمال بـــا اســـلواکی، از شـــمال شـــرقی بـــا اوکرایـــن، از شـــرق و جنـــوب شــرقی بــه رومانــی، از جنــوب بــه جمهــوری یوگســاوی و تــرادی و از غــرب بــه اســلونی و اتریــش همســایگی دارد. ایــن سرزمین  را با رودهــای پــرآب و زیبایش می شناسند. دانــوب، تیسـا، دراوا، رابـا و کـوروش از جمله اصلی ترین و مهمتریـن رودهـای کشـور مجارستان محسوب می شوند. مشخصا در تاريـخً از مردم مجارستان گفته نشده اما اینطور پیداست که ايــن قــوم بــه صــورت مهاجــرت به این کشور پا گذاشتند. قبايلـی از آسـيا و نواحـی غربـی سـيبری بـه ايـن سـرزمين آمـده و بعد از درگیری های بسیار بـا ديگـر قبايـل بـرای بدست آوردن اراضـی پـر برکـت سـرانجام در جلگـه دانــوب مابین نژادهــای ژرمــن و اسلاو زندگی خود را آغاز کردند.

ايـــن تاريـــخ را حـــدود ســـال ۸۹۶م. میداننـــد، يعنـــی وقتی کـــه قبیله های مجـــار بـــه رهبــری پرنــس آرناپــه ســاکن حــوزه کارپــات ســرزمينی کــه از لحــاظ آب و مراتــع غنــیً و يـــا به طـــور وســـيعی تصـــرف کردنـــد و امـــروز بـــه نـــام مجارســـتان معرفی می شود. حـــوزه کارپـــات به لحـــاظ جغرافيايـــی در مرکـــز اروپــا واقــع شــده از دوران ماقبــل تاريــخ توســط بشــر اوليــه اشــغال شــده بــود . مــردم دوران اوليـه عصـر آهـن و بـه دنبـال آن سـلت ها بـه نوبـت در شـروع دورهٔ حاضـر توسـط رومی هـــا شکســـت خوردنـــد.

ايــالت رومــی پانونيــا و داســيا کــه در زمــان حکومــت تيبريــوس و تراجــان بــه تصــرف درآمـــده بودنـــد، در برگيرنـــده بخشی از آنچـــه مجارســـتان می شـــد بودنـــد. بعد از چهـــار قـــرن فرمانروايـــی رومی هـــا بـــه واســـطه مهاجـــرت عظيمـــی منقـــرض گرديـــد. هون هـــا بـــه رهبـــری پادشـــاه معـــروف خـــود آتيـــا کـــه آلمانـــی الاصل بـــود، آســـتروگوتها ژپيدهــا و لونگوبارهــا و بــه دنبــال آنهــا آوارهــا کــه از نــژاد هونهــا بودنــد بــرای زمــان کوتاهـــی در ايـــن مـــکان ســـکنی گزيدنـــد.

بــا انقــراض امپراتــوری آوار بــه دســت شــارل ما گــن ، تنهــا گروههــای کوچکــی از آوارهــا در درهٔ رود دانـــوب باقـــی ماندنـــد . وضعيـــت اجتماعـــی و اقتصـــادی ايـــن مردمـــان هـــم ســـطح مجاریهـــای غالـــب بـــود و بـــه هميـــن علـــت باعـــث همزيســـتی و تقريبـــا بعدهـــا جـــذب شـــدن آنهـــا توســـط مـــردم مجـــار میگرديـــد . در قـــرن دهـــم هفـــت قبيلـه فاتـح مجـار کـه بـا هـم متحـد بودنـد تحـت رهبـری پرنـس آرپـاد مؤسـس اوليـن سلســـله مجـــار قـــرار داشـــتند و قـــدرت را بـــه فرزنـــدش کيزاســـپرو ســـپردند.

در سـال ۹۷۲ گيـزا بـه عنـوان يکـی از سـران قبايـل مجـار بـه رياسـت اتحاديـهای کـه از ايـن قبايـل بـه وجـود آمـده بـود انتخـاب شـد و بـه اتفـاق همسـرش سـارولت بـه آئيـن مسـيحيت گرويـد و پـس از وی فرزنـدش اسـتوان اول کـه در تاريـخ مجارسـتان نسـبت بــه ســن اســتفان اســتفان مقــدس( )۱۰۳۸ ۹۹۷ )-شــهرت دارد در ســال ۱۰۰۰م. بــه عنــوان نخســتين پادشــاه مجارســتان تاجگــذاری کــرد.

وی در کودکـی غسـل تعميـد داده شـده بـود پس از تحکيـم حکومـت خـود بـه عنوان نخستین فرمانروای مجارســتان مســئله مســيحی کــردن مجارهــا را رســميت بخشــيد و بــه تأســيس صومعــه و بنــا نهــادن کليســا اقــدام کــرد. ســن اســتفان بــرای اســتقرار نظــام پادشـاهی و پیريـزی يـک نظـم اجتماعـی پايـدار کوشـشهای فراوانـی نمـود و مـردم را مجبـور کـرد از آیيـن جاهالنـه قديمـی بـه سـمت مسـيحيت بگرونـد.